![]() |
||
هرات باستان
تاریخهرات پیش از کشف اقیانوس هند در گذرگاه جاده ابریشم قرار داشت و نقش بزرگ را در بازرگانی ميان شبه قاره هند، شرق میانه، آسیای مرکزی و اروپا بازی میکرد. هرات از لحاظ موقعيت جغرافيايی در طول تاريخ بستر مناسب تلاقی مدنيتهای شرق و غرب نيز به شمار میرفت. ازينرو هرات يکی از گهوارههای تمدنی تاريخ پر بار خراسان شناخته میشود. تاریخ پیش از اسلامهرویها دستهای از تیرههای آریایی بودند که در هزارهٔ دوم پیش از میلاد٬ زادبوم خود در آسیای مرکزی را رها کرده و از ناحیهٔ رودخانهٔ آمودریا (اکسوس یا جیحون) به داخل فلات ایران روی آوردند و در سرزمینی بارور، پیرامون هریرود (به لاتینی: Arius) جای گرفتند. نام سرزمینشان را به نام این رودخانه، هریوا (هَرهايوه) نامیدند، که کم و بیش با ولایت هرات امروزین همانند است. واژه هرَی از زبان ایرانی باستان هَرَیو آمده که به معنی «پُرشتاب» است.[۱] در سدههای واپسین هفتم و آغازین ششم پیش از میلاد٬ هریوا بدست مادها افتاد و سپس یکی از ساتراپیهای هخامنشیان بشمار میرفت. مرکز فرمانروایی هخامنشیان در قصری در شهر آرتاکوانا بود. در سنگنبشتههای هخامنشی٬ هَرهايوه (Haraiva) در فهرست ساتراپیهای هخامنشیان آمدهاست. به قول مورخ یونانی هرودت، اسکندر مقدونی در ۳۳۰ قبل از میلاد، آرتاکوانا مرکز ساتراپی هریوه را گشود. ساتراپ (والی) هریوه در آن زمان ساتی برزن نام داشت. سپاهیان اسکندر شهر را ویران و بسیاری از باشندگان آن را بقتل رسانیدند. اسكندر پس از تصرف شهر، در آنجا دژی برای نظامیان خود ساخت كه بقایای آن هنوز باقی است. هدف از ساختن این دژ، حفظ نظامیان از شورش احتمالی مردم شهر بود. اسكندر سپس شهر را دوباره آباد کرد و نامش را «اسكندریه آرهایا» (Alexandria Areia) نهاد و باشندگان بازماندهٔ آرتاکوآنا را بدين شهر كه هرات امروزين باشد تحويل كرد. هرات در دورهٔ ساسانیان در سنگنبشتهای در کعبه زردشت واقع در نقش رستم بنام هری یاد شدهاست. در دورهٔ ساسانی از مراکز مهم نظامی و منطقه مرزی در مقابله با هیاطله بودهاست. پیش از حملهٔ اعراب مسلمان به خراسان دارای اقلیت مسیحی نستوری بود. در سال ۳۱ ه.ق. (حدود ۶۵۰ م.) یا کمی پس از آن به دست اعراب مسلمان فتح شد. تاریخ پس از اسلامدر دورهٔ اعراب، یعنی در قرون وسطی، هرات همراه با نیشابور، مرو و بلخ یکی از چهار قسمت (چهار ربع) ایالت خراسان بود و هم مرکزی برای مسیحیت تحت نفوذ کلیسای نستوری و هم پایگاه مهم تصوف، یعنی نظریه زاهدانه اسلام به شمار میرفت. افرادی از پیروان «نقشبندیه» و «چشتیه»، انجمنهای اخوت صوفیه به مقامات وزارت و صدارت عظمی رسیدهاند. هرات را دل خراسان خواندهاند. بیهقی در تاریخ خود میگوید: «در سنه ثمان و اربع مائه فرمود ما را تا هرات رفتیم که واسطه خراسان است». در نزهةالقلوب حمدالله مستوفی آمدهاست: «هرات هوایی در غایت نیکویی و درستی دارد، و پیوسته در تابستان شمال وزد و در خوشی آن گفتهاند: اگر در سرزمینی خاک اصفهان و باد هرات و آب خوارزم گرد آیند مرگ در آنجا بسیار کم است... در این شهر در حین حکومت ملکان غور دوازده هزار دکان آبادان بوده و ششهزار حمام و کاروانسرا و طاحونه و سیصدوپنجاهونه مدرسه و خانقاه و آتشخانه و چهارصدوچهلوچهارهزار خانه مردمنشین بودهاست... مردم آنجا (هرات) سلاحورز و جنگی و عیارپیشه باشند و در آنجا قلعهای محکم است و آن را شمیرم خوانند. بر دوفرسنگی شهر بر کوه آتشخانهای بودهاست که آن را ارشک گفتهاند. و این زمان قلعهٔ امکلجه میگویند و مابین آتشکده و شهر، کنیسهٔ نصاری بودهاست». از آرامگاههای بزرگان اولیا و علما٬ آرامگاه خواجه عبدالله انصاری معروف به «پیر هرات»، جامی، امام فخر رازی و خواجه محمد ابوالولید در آن شهر است. جامی در هرات وفات یافت و سلطان حسین بایقرا مراسم تشییع و سوگواری را درباره او به کمال رعایت داشت. خواجه عبدالله انصاری نیز در این شهر میزیست. آرامگاه او نیز در روستای گازرگاه نزدیک هرات است که به فرمان شاهرخ تیموری ساخته شد. هرات مثل اکثریت مناطق دیگر خراسان با هجوم مغول در ۱۲۲۲ م. از بنیاد ویران شد و بیش از نیمی از اهالی بومی آن قتل عام و یا آواره شدند. هرات بین سالهای ۶۴۳ تا ۷۸۴ ه.ق. پایتخت سلسلهٔ آل کرت بود. تیمور لنگ در سال ۷۸۴ هرات را گشود و آل کرت را نابود ساخت. در جریان این حمله هرات بار دیگر ویران و هزاران نفر کشته شدند. شاهرخ فرزند تیمور و همسرش گوهرشاد پایتخت تیموریان را در سال ۱۴۰۱ م از سمرقند به هرات منتقل کردند. هرات در دوره تیموریان به اوج رونق رسید. یکی از شاهزادگان تیموری به نام بایسنغرمیرزا که خطاطی هنرمند بود، سرپرستی امور هنری را در شهر هرات به عهده گرفت. در آن زمان، شهر هرات مرکز تجمع هنرمندان شده بود و معروف است که فقط در یک آموزشکدهٔ نقاشی، شصت استاد به تعلیم هنرجویان و انجام سفارشات محوله اشتغال داشتند. معروفترین استادکاران مکتب هرات کمالالدین بهزاد است که کتاب مصور و معروفی به نام ظفرنامه تیموری دارد. امیر علیشیر نوایی وزیر سلطان حسین بایقرا که خود نیز نویسنده و شاعر بود به تشویق هنرمندان و ادیبان و ساختن بناهایی در هرات پرداخت. در ۱۵۰۶ شیبانیان آسیای مرکزی بر شمال افغانستان و هرات مسلط شدند. اندکی بعد هرات در تحت کنترل صفویان ایران قرار گرفت. در دوران صفوی هرات مهمترین شهر و مرکز خراسان محسوب میشد و همواره مورد طمع ازبکان بود حتی چندبار این شهر به دست ازبکان افتاد. اما سلطه ازبکان بر این شهر به صورت کوتاه مدت بود و آنها از دورههای فترت در اوایل سلطنت شاه طهماسب اول و اوایل سلطنت سلطان محمد خدابنده و شاه عباس اول استفاده کردند و هر بار برای مدت کمی این شهر را در اشغال داشتند. گفتنی است شاه عباس کبیر در این شهر به دنیا آمد و تا پیش از به سلطنت رسیدن در این شهر زندگی میکرد. [جدایی از ایران بزرگنوشتار اصلی: جدایی هرات از ایران پس از سقوط صفویان هرات مدتی در اشغال طایفهٔ ابدالی بود و به دست نادر شاه افشار افتاد. پس از مرگ نادر افغانها بر هرات مسلط شدند. انگلستان كه از دير زمان نگران دست اندازی روسیه به هندوستان بوده چشم طمع به سرزمینی دوخته كه خود نام افغانستان بر آن نهاده است تا بتواند آن را به صورت حایلی میان متصرفات آسیایی روسيه و هندوستان درآورد و مانع پیشروی روسیه به سوی اقیانوس هند و آسیای جنوبی شود. در دوران معروف به بازی بزرگ ماموران بریتانیایی در هرات فعال بودند و از جدایی آن از حکومت ایران پشتیبانی میکردند. در ۱۲۴۹ ه.ق. عباس میرزا از سوی فتحعلی شاه قاجار مامور پس گرفتن هرات از افغانها شد [نیاز به ذکر منبع]. مرگ عباس میرزا در راه مشهد این کار را ناتمام گذاشت. محمد شاه قاجار نیز کوششی برای فتح هرات کرد که ناکام ماند. در زمان ناصرالدین شاه قاجار٬ دوست محمدخان، حاکم کابل و قندهار هرات را گرفت. نیروهای ناصرالدین شاه تحت فرمان حسامالسلطنه هرات را محاصره کردند و در سال ۱۲۷۳ این شهر را گرفتند. با مداخلات بریتانیا در جنوب ایران و بحرانی شدن روابط ایران و بریتانیا طی عهدنامهای که در ۱۲۷۳ ه.ق. (۲۳ جنوری ۱۸۵۷ میلادی) در پاریس بین نماینده ایران و سفیر بریتانیا امضا شد قرار شد که نیروهای بریتانیا از بنادر و جزایر جنوب ایران خارج شوند و در عوض ایران نیز سپاهیان خود را از هرات فراخواند و بناچار از شهر هرات و غرب افغانستان امروز صرف نظر كند. هرات كه از زمان تاسیس كشور ایران به دست کوروش بزرگ هميشه بخشی وفادار از ایران و كانون فرهنگ و ادب این سرزمین، و برای مدتی نیز شاهزاده نشین ایران و مقر حكومت خراسان بود به همراه قسمتهایی از شرق هریرود به بعد به افغانستان ضمیمه گردید. تاریخ معاصردر تاریخ معاصر افغانستان هرات از استبداد داخلی، تحجر، تعصب و تجاوزات خارجی بیش تر از دیگران رنج کشید. هرات سراسر سده نوزدهم را در میان کشمکشهای سرداران سدوزایی و محمدزایی و بازی بزرگ سپری نمود. هرات در سده بیستم سرنوشت دراماتیک تر از سدهٔ ماقبل آن داشت. از ۱۵ تا ۲۰ مارچ ۱۹۷۹ (۲۴ - ۲۹ حوت ۱۳۵۷) اولین قیام افسران و سربازان حکومتی و مردم هرات علیه حکومت کمونیستی تحت حمایت شوروی نورمحمد ترهکی با شعارهای مذهبی سر بلند کرد که به سرکوب خونین هراتیها منجر شد. پس از سقوط حکومت دکتر نجیب الله، آخرین رئیس جمهور نظام کمونیستی افغانستان و تسلط مجاهدین بر افغانستان، اسماعیل خان به همراه نیروهای تحت امرش، وارد شهر هرات شد و کنترل آن را در دست گرفت. اسماعیل خان تا سال ۱۳۷۴ خورشیدی، فرمانده قدرتمند قل اردو (لشکر) شماره چهار ارتش افغانستان در غرب کشور و والی (استاندار) ولایت هرات بود. در سال ۱۳۷۴، طالبان بعد از نبردهای سنگین در ولایت فراه موفق به تصرف شهر هرات شدند. گروه طالبان، در سالهای حاکميت در افغانستان (۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱)، به شدت مخالف شيعيان بودند. در طول سه دهه گذشته و در جریان اشغال افغانستان توسط شوروی، جنگهای داخلی در افغانستان در دوران حکومت مجاهدین و دوره طالبان، هزاران تن از باشندگان هرات، از خشونتها در کشورشان، به ایران مهاجرت کردند. پس از تهاجم امریکا و نابودی طالبان توسط امریکا، بار دیگر کنترل هرات و ایالات غربی در سال ۱۳۸۰، بدست اسماعیل خان افتاد. از این پس پروژههای بزرگ سازندگی و بازسازی را در این شهر اجرا گردید. در سال ۲۰۰۴ میلادی، ولایت هرات شاهد چند درگیری خونین میان نیروهای دولتی تحت امر اسماعیل خان و دیگر فرماندهان محلی بود. هواداران اسماعیل خان معتقد بودند که بیشتر این درگیریها، به تحریک دولت کابل، به منظور سست کردن بیناد حکومت اسماعیل خان در هرات انجام میشود. با پیروزی حامد کرزی در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در ماه اکتبر سال ۲۰۰۵، اسماعیل خان هم به عنوان وزیر انرژی به مرکز رفت و سيد حسین انوری بهعنوان والی جدید هرات تعیین شد. شهر هرات از شانزدهم تا بیستم اکتبر ۲۰۰۷ میزبان هفدهمین نشست وزیران خارجه سازمان همکاریهای منطقهای (اکو) بود. مکانهای تاریخی هراتهرات شهری باستانی است و بناهای تاریخی بسیاری دارد. اسکندر مقدونی، ارگ هرات را که به قلعه اختیار الدین هرات مشهور است، ساختهاست و بنای عظیم آن اکنون یکی از کهن ترین و زیبا ترین اماکن هرات است. در اواخر دوره محمد ظاهر شاه و دوران سردار داود خان، بودجهای برای بازسازی آن اختصاص دادند که در پایان دوره داودخان دوباره احیا و بازسازی شد. برج و باروهای بزرگ این قلعه از دوردستها دیده میشود. مسجد جامع بزرگ شهر هرات نیز که به پنجمین مسجد جامع بزرگ جهان شهرت دارد یکی از شگفتیهای این مرز و بوم است. ساختمان این مسجد به این دلیل که پیش از اسلام نیز عبادتگاه آریاییهای یکتاپرست بوده، بیش از ۱۴۰۰ سال قدمت دارد و مساحت آن به ۴۶ هزار و ۷۶۰ متر مربع میرسد. این بنای زیبا و شگفت انگیز که چند هزار سال قدمت دارد در سال ۲۹ هجری بعد از گرایش مردم هرات به دین اسلام، از حالت ساختمان معبدی بزرگ به مسجد مسلمانان بدل شد. گذشته از ارگ هرات و مسجد جامع، گازرگاه شریف (آرامگاه پیر هرات)، شاهرخ میرزا، منارهها، مسجد گوهرشاد بیگم و چشت شریف از جمله بناهای تاریخی هرات است. علاوه بر این مقبرهها و آرامگاههای مولانا، جامی، امام فخر رازی، شهزاده قاسم ،شهزاده عبدالله، سلطان آغا، خواجه غلطان ولی، ملا واعظ کاشفی، ملا ناسفنج وسید عبدالله مختار، قدمت فرهنگی این شهر را به رخ هر بازدید کنندهای میکشد. هرات در ۲۸ آوریل ۲۰۰۵ در فهرست میراث فرهنگی جهان قرار گرفت. آرامگاههای بزرگان هراتهرات در برخی منابع داخلی به خاک اولیاء الله معروف است. این سرزمین تاریخی، همواره کانون علم و فرهنگ بوده، علماء و فضلای بزرگ را در دامان خویش پرورانیدهاست. در فهرست زیر آرامگاههای تعدادی از آنها معرفی شدهاست:
میوههای هراتاز میوههای هرات میتوان انواع انگور از قبیل :انگور فخری، انگور لعل، انگور کشمشی، انگور عسکری، انگور پوشنگی، انگور حسینی، انگور روچه، انگور لوغی، انگور صاحبی، انگور کس نداره، انگور آبی، انگور مسکه، انگور شنگول خانی، انگورمیراحمدی _ انواع خربوزه، انواع زردآلو، انواع انار، انواع بهی، انواع انجیر، انواع بادام، انواع توت، انواع شفتالو، انواع آلو، انواع هندوانه، انواع سیب، انواع ناک و انواع امرود را نام برد. |
|
|
![]() |